برای بخش بزرگی از طرفداران رزیدنت اویل، Resident Evil 2 1998 بهترین فرنچایز است که تا به حال بوده است . به عنوان بازسازی یک بازی با چنین میراث قوی، انتظارات از این نسخه جدید Resident Evil 2 بسیار بالا بوده است. غیرممکن است که نه تنها آن انتظارات را برآورده می کند، بلکه از آنها نیز فراتر می رود و این کار را به بهترین شکل ممکن انجام می دهد. این یک فرنچایز است که در طول بیش از دو دهه بارها و بارها خود را اختراع کرده است، اما Resident Evil 2 بهترین در بین تمام دنیاها است. این کلاسیک سال 1998 است که با پرسپکتیو رزیدنت اویل 4 دوباره طراحی شده و رزیدنت اویل 7 را در لحن و حال و هوای تداعی می کند، که توسط موتور عالی RE Engine زنده شده است .
این همچنین یک بازی است که برای دو نوع از افرادی که آن را بازی میکنند جذابیت یکسانی دارد: کسانی که Resident Evil 2 اصلی را بازی کردهاند و کسانی که بازی نکردهاند. از همان ابتدا، یکی از تاثیرگذارترین شاهکارهای بازی، جاه طلبی آن به عنوان یک بازسازی است. از زمانی که بازی رونمایی شد، کپکام قاطعانه اعلام کرده است که این یک بازسازی مستقیم از Resident Evil 2 به اندازه تصور مجدد آن نیست و این در کل تجربه بسیار صادق است. چیزهایی اضافه شده، تغییر کرده اند، و حذف شده اند، تا جایی که در برخی مواقع، تقریباً شبیه یک ورودی جدید در فرنچایز به نظر می رسد، نه بازسازی نسخه ای که بیش از بیست سال پیش منتشر شد. با این حال، در حین انجام این کار، اطمینان حاصل می کند که بیش از حد منحرف نمی شود، به طوری که هنوز بسیار شبیه Resident Evil 2 اما برای یک عصر مدرن است.
بزرگترین تغییری که ایجاد می کند، البته در دوربین است. در حالی که Resident Evil 2 اصلی با دوربینهای ثابت و کنترلهای تانک پخش میشد، بازسازی از دید سوم شخص از روی شانه مانند Resident Evil 4 پخش میشود و شگفتآور است که چقدر خوب میتواند این بازی را به یک تجربه تبدیل کند. روش بازی به نحوه عملکرد هدف گیری در بازی خلاصه می شود، که دارای عناصر مکانیک مشابه از همه بازی های این سری است، اما در مجموع به عنوان چیزی جدید عمل می کند. برخلاف Resident Evil 4 و 5، میتوانید در حین هدفگیری حرکت کنید، اما انجام این کار دقت شما را به شدت کاهش میدهد و منجر به شکوفایی ناگهانی و کاملاً چشمگیر رتیکول میشود. هنگامی که ثابت می ایستید، شبکه به آرامی منقبض می شود، به این معنی که دقت شما در زمانی که ساکن هستید یا بسیار آهسته حرکت می کنید، به بالاترین حد خود می رسد.
آشتی دادن میل به حفظ فاصله از زامبی ها با نیاز به بی حرکت ماندن به منظور به حداکثر رساندن آسیب، مقدار باورنکردنی تنش را به هر رویارویی وارد می کند. دشمنانی که با آنها روبرو میشوید نیز بسیار خوشحال هستند که به حرکت خود ادامه میدهند به جای اینکه به عنوان تمرین هدف عمل کنند و به راحتی هم پایین نمیروند ، حتی ضعیفترین زامبیها معمولاً به دو تا سه ضربه سر برای پایین آمدن نیاز دارند. مقابله با بیش از یک زامبی در یک زمان همیشه یک مصیبت است، و حتی ساده ترین و معمول ترین برخوردها می تواند مانند یک چالش به نظر برسد. هدر دادن اقلام درمانی یا مهمات خود نیز یک راه مطمئن برای کشته شدن خودتان است زیرا بازی منابع را خیلی آزادانه در اختیار شما قرار نمی دهد (اما هرگز در توزیع آنها به طور غیرمنصفانه سختگیرانه نیست).
همچنین مواقعی وجود دارد که دشمنان می توانند به طور غیرمنتظره ای به شما حمله کنند. ممکن است یک زامبی درهم و برهم بر روی تاقچه بالای شما واژگون شود و درست در مقابل شما به زمین بیفتد، یا ممکن است موفق شود از قفس یا اتاقی که فکر میکنید دور از دسترس آنها هستید بیرون بیاید. از نزدیک، وقتی با چاقوی خود به زامبی ها ضربه می زنید، چاقو در گوشت آنها مدفون می شود و شما باید آن را به صورت دستی از جسد آنها بیرون بیاورید، تا زمانی که این کار را نکنید، در موقعیت های نزدیک بی دفاع باقی می ماند، در حالی که خود چاقوها نیز شکستنی هستند. و زیاد طول نکشید هنگامی که آنها سرنگون شدند، همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که زامبی ها به همین شکل باقی بمانند، و هر چند وقت یکبار یکی از آنها ممکن است دوباره به پاهای خود برگردد. آنها همچنین میتوانند از طریق پنجرهها به اتاقها نفوذ کنند، که نه تنها به این معنی است که شما باید آنها را با تختههای چوبی که ممکن است در اطراف آن دراز کشیدهاید سد کنید، بلکه بازگشت به اتاقهایی که فکر میکردید قبلاً آنها را خالی کردهاید هرگز دورنمای کاملاً عاری از خطر نیست. در رزیدنت اویل 2 تقریباً هرگز احساس امنیت نمی کنید.
آیا شما این متن را پسندیدید ؟ جهت ثبت ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید .
جهت ثبت نظر ابتدا در سیستم ثبت نام کنید.